فقط خدا رو عشقه | ||
2- پدر و پسری مهمان حضرت علی(ع) شدند. بعد از غذا خوردن،گ حضرت علی(ع) برای آنها آفتابه و لگن و حوله آورد تا دست خود را بشویند حضرت شخصا رفت و آب ریخت تا دستش را بشوید. او خجالت کشید و عذر خواهی میکرد، ولی حضرت علی(ع) با اصراردست او را شست. پس علی(ع) آفتابه و لگن را به پسرش محمد حنفیه داد و فرمود:دست این پسر مهمان را بشوی. آنگاه فرمود:«اگر این پسر تنها بود، دستش را خودم میشستم اما خداوند دوست دارد آن جا که پدر و پسری هر دو حاضرند، بین آنها در احترامات فرق گذاشته [ شنبه 94/2/12 ] [ 10:40 صبح ] [ مهتاب مسیحا ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |