سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فقط خدا رو عشقه
 
آخرین مطالب
لینک دوستان

چند روز پیش داشتم میرفتم حرم حضرت عبدالعظیم(ع).اونم با چی؟آفرین با مترو.

تو راه غرق کتاب خوندن بودم که یهو فکر کردم رسیدم.

سراسیمه پیاده شدم که جا نمونم.همین که از قطار اومدم بیرون یه آقایی رو دیدم که

جلوی من داشت یه جورایی غیر طبیعی راه می رفت.نا خود آگاه به پاهاش نگاه کردم

دیدم پاهاش جوریه که وقتی کنار همه دوتا کتونیاش یه خط افقی صاف تشکیل میده.

یعنی کف پاهاش با مچ پاهاش یه زاویه 180 درجه تشکیل میداد.خیلی رفتم تو هندسه نه؟

وقتی این منظره رو دیدم خیلی به فکر فورو رفتم که یهو دیدم ای دل غافل به جای اینکه

ایستگاه شهرری پیاده شم جوانمرد قصاب پیاده شدم!!

خلاصه بر گشتم و دوباره سوار مترو شدم.رسیدم شهرری.باورتون نمیشه بچه ها

دوباره تا پیاده شدم به آقا رو جلوم دیدم که اون بنده خدب هم کف پا نداشت.رو مچ پاهاش راه

می رفت.این دفعه بیگه مطمئن شدم که این یه نشونه بوده که خدا برام گذاشته که متوجه ی

نعمتهاش بشم.خداییش چه قدر به نشونه های خدا توجه می کنیم؟اصلا واسه حرف دلمون و

حس درونیمون ارزش قائلیم یا نه؟میگیم اینا همش تلقینه؟با خودم فکر کردم روزی چند تا

از نعمت های خدامو میشمرمو شکر میکنم؟یکی از تو دلم فریاد زد:هیچی!!خیلی خجالت کشیدم...


[ جمعه 86/8/4 ] [ 12:25 صبح ] [ مهتاب مسیحا ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 273590